جهنم سرگردان

جهنم سرگردان

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «احمد شاملو» ثبت شده است

احمد شاملو

ایا تلاش من یکسر بر سر ان بود
تا ناقوس مرگ خود را پر صدا تر به نوا اورم !!
#احمد_شاملو
#معاصر


احمد شاملو

زادروز احمد شاملو فرخنده و یادش گرامی باد

21 اذر


اکنون زمان گریستن است ،

اگر تنها بتوان گریست

یابه رازداری دامان تو اعتمادی اگر بتوان داشت

با این همه به زندان من بیا 

که تنها دریچه اش به حیاط دیوانه خانه می گشاید .

شاملو

شاملو

تهمت

مردی روستایی تبر خویش گم کرد. بدگمان شد که مگر پسر همسایه دزدیده است و به مراقبت او پرداخت. در رفتار و لحن کلامش همه حالتی عجیب یافت؛ چیزی که گواهی می‌داد که دزدِ تبر اوست.
اندکی بعد، روستایی تبرش را بازیافت، مگر آخرین باری که به آوردن هیمه(هیزم سوختنی) رفته بود، تبر در کوه بر جای مانده بود.
چون بار دیگر به مراقبت پسر همسایه پرداخت، در رفتار و کلام او هیچ چیز عجیبی نیافت؛ هیچ چیز گواهی نمی‌داد که دزد تبر اوست!

برگرفته از:مجموعه‌ی آثار، دفتر سوم -ترجمه‌ی قصه و داستان‌های کوتاه _ احمد شاملو


احمد شاملو

از رنجی خسته ام که از انِ من نیست

بر خاکی نشسته ام که از انِ من نیست

با نامی زیسته ام که از انِ  من نیست

از دردی گریسته ام که از انِ من نیست
از لذتی جان گرفته ام که از انِ من نیست

به مرگی جان می سپارم که از انِ من نیست

احمد شاملو