جهنم سرگردان

جهنم سرگردان

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

سهراب سپهری

زندگی رسم خوشایندی است.
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ،
پرشی دارد اندازه عشق.
زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود........
زندگی "مجذور" آینه است.
زندگی گل به "توان" ابدیت،
زندگی "ضرب" زمین در ضربان دل ما،
زندگی "هندسه" ساده و یکسان نفسهاست.... 




علیرضا روشن

داســـــــتان انگار نه انگار

از مجموعه داستان مـــــــــــــــــــــا

نوشته ی علیرضا روشن

در ادامه




نیما یوشیج

آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یک نفردر آب دارد می سپارد جان.
یک نفر دارد که دست و پای دائم‌ میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می‌دانید.
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن،
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا تواناییّ بهتر را پدید آرید،
آن زمان که تنگ میبندید
برکمرهاتان کمربند،
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد می‌کند بیهود جان قربان!
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به سفره،جامه تان بر تن؛
یک نفر در آب می‌خواند شما را...

علی صالحی

اشتباه میکنند

بعضی ها که اشتباه نمیکنند!

باید راه رفت!

مثل رودها که بعضی به دریا میرسند

بعضی هم به دریا نمیرسند

رفتن هیچ ربطی به رسیدن ندارد.


سعدی

کارم چو زلف یار پریشان و درهمست/پشتم به سان ابروی دلدار پرخمست


غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت/این شادی کسی که در این دور خرمست


تنها دل منست گرفتار در غمان/یا خود در این زمانه دل شادمان کمست


زین سان که می‌دهد دل من داد هر غمی/انصاف ملک عالم عشقش مسلمست


دانی خیال روی تو در چشم من چه گفت/آیا چه جاست این که همه روزه با نمست


خواهی چو روز روشن دانی تو حال من/از تیره شب بپرس که او نیز محرمست


ای کاشکی میان منستی و دلبرم/پیوندی این چنین که میان من و غمست